:: Home :: XML ::

جمعه، مهر ۰۷، ۱۳۸۵

مراسم افطار آقای خاتمی به نقل از ابطحی

سایت وبنوشت از اون سایت هایی هستش که من از اولین روزهای ساختش تقریبا هر روز بهش سر میزنم و مطالبش رو می خونم . و کمتر شده که نوشته های آقای ابطحی رو از دست بدم .به قول خیلی ها آقای ابطحی بیشتر از اینکه یک روحانی موفق باشه یک وبلاگ نویس موفق بوده .
الان فکر می کنم که وبلاگ ایشان یکی از پربیننده ترین وبلاگهای فارسی می باشد ! علتش رو من در این می بینم که سبک وبلاگ نویسی رو ایشون خوب بلدن ! و به خوبی با خواننده اللخصوص جوونا ارتباط برقرار می کنه . مطالبی رو که آقای ابطحی می نویسه خیلی ساده و به قول خودمون عامیانست . یا بهتره بگم گاهی اوقات عام پسند ! البته اینو بگم که وبلاگ ایشون در زمان مسئولیتشون و معاونت ریاست جمهوری بسیار جذاب تر و خواندنی بود . چرا که خیلی از اتفاقاتی رو که در کابینه دولت رخ می داد و ما در تلویزیون نمی دیدیم رو می شد در سایت ایشون خوند و با خبر شد .
در هر صورت نوشته ی دیروز ایشون هم مثل اکثر روزنوشته هاشون خواندنیست و خوندنش خالی از لطف نیست :
افطاری آقای خاتمی
آقای خاتمی به اعضای کابینه اش هر ساله افطاری می دهد. خانواده ها هم هستند. پریشب نماز و افطار ساده که تمام شد، افراد شرکت کننده، چند نفری دور هم جمع می شدند و از هر دری حرف می زدند. خرم، وزیر راه جنجالی داشت آمار گرانی های وحشتناک این روزها، به خصوص میوه و لبنیات و مواد گوشتی را می داد. حجتی، وزیر کشاورزی سابق هم یادآوری می کرد که اول روی کار آمدن دولت جدید، همه ی این مواد را به دلیل دیرکرد در خرید مواد گوشتی برای مسئولان جدید پیش بینی کرده بود. دکتر معین هم در این جمع بود. طهماسب مظاهری هنوز مثل دلخورها رفتار می کرد. صفدر حسینی، وزیر سابق اقتصاد هم هی مناظر ویژه را به من نشان می داد و می گفت عکس بگیر
. ادامه

Posted by fazel28 at ۷/۰۷/۱۳۸۵ ۰۷:۵۴:۰۰ قبل‌ازظهر:: 0 Comments::


چهارشنبه، مهر ۰۵، ۱۳۸۵

ماه رمضان

سومین روز ماه رمضان هم گذشت . من به شخصه ماه رمضون رو خیلی دوست دارم . حال و هوای خاص خودش رو داره . واقعا اگر بتونیم توی این ماه خودمونو درست کنیم خیلی خوبه و رفتارای بدمونو از بین ببریم .
من بالاخره کامپیوترم تکمیل شد و یه مانیتور گرفتم .مانیتور فبلیم دیگه حسابی قدیمی شده بود و به قول معروف از مد افتاده بود . به خاطر همین گذاشتم فرانسه بمونه . وای هنوز میز کامپیوتر هم نگرفتم و الان روی زمین نشستم . چقدر سخته !!! کمرم شکست . واقعا راسته که میگن جوونم جوونای گدیم(!)
امسال به نظر میاد تلویزیون فیلم های خیلی خوبی نداره . شانسه ماست دیگه!!! سال هاس قبل فیلم ها خیلی بهتر بودند و واقعا بعد از افطار آدم حسابی سرگرم میشد . البته من تازگی ها اصلا حوصلم نمیگیره تلویزیون نگاه کنم . نمی دونم چرا ؟! مثلا من سریال نرگس رو خیلی کم نگاه می کردم و واقعا هر وقت بیکار میشدم این سریال رو نگاه می کردم .
تازگی ها که وبلاگ خوانی می کردم دیدم که اینها یک پست رو اختصاص دادن به افتخاراتشون که بعضیاش واقعا با مزه بود . گفتم شاید بد نباشه که منم کمی از افتخاراتم رو اینجا بنویسم . البته اینها رو برای خودم می نویسم ! حوصله نداشتید نخونید :
  1. وقتی که میخواستم برم مدرسه کلاس اول اصلا گریه نکردم
  2. کلاس پنجم که بودم یکی از بازیکنان منتخب تیم مدرسمون در مسابقات استانی شرکت کردم و اولین بار روی زمین چمن به صورت رسمی بازی کردم
  3. یه بار کلاس دوم راهنمایی که بودم آقای خاتمی رو از تزدیک دیدم مراقب آقای خاتمی منو فرستاد جلو گفت برو حاج آقا رو ببین و من در فاصله یه متری آقای خاتمی بودم . آقای خاتمی داشت با استاندار حرف میزد دید که من دارم نگاش میکنم اومد طرفمو روبوسی کردیم و حالمو پرسید . کلی خوشحال بودم
  4. دکتر معین رو بارها از نزدیک دیدم و باهاش کلی گپ زدیم و خندیدیم
  5. دوباره آقای خاتمی رو 2 سال پیش تو پاریس دیدم . اتفاقا باهاش عکس انداختم
  6. کلی از وزیر وزرا رو از نزدیک دیدم
  7. همیشه در مدرسه به عنوان یکی از با انضباط ترین بچه های میشدم
  8. ابراهیم حاتمی کیا رو از نزدیک دیدم و باهاش صحبت هم کردم
  9. با حسام الدین سراج عکس دارم
  10. علی دایی رو تا حال ندیدم و باهاش عکسی ندارم(علی جان زیاد جدی نگیر خیلی جدی بگیر)
  11. چند بار خواب امام خمینی رو دبدم و یک بار خواب دیدم که همش دنبال ایشون هستم و هر جا امام میرفت منم میرفتم
  12. سه بار تا حالا سرم شکسته
  13. دست و پاهام خدا رو شکر تا حالا نشکسته
  14. با این عرب های لات فرانسه دعوا کردم و خیلی آبرومندانه و سربلند دعوا رو به پایان رسوندم
  15. سوار یکی از این بنزای خیلی قدیمی شدم که واقا خیلی باحاله
  16. با یه اسراییلی تو فرانسه یه بار داشتم بحث می کردم که چیزی نمونده بود دعوامون بشه
  17. دوستانی از ملیتها و نژادهای مختلف دارم
  18. رکورد فوتبال نگاه کردن خودم این بوده که فکر کنم 3 یا 4 فوتبال رو پشت سر هم دیدم
  19. رکورد پشت کامپیوترم 6 الی 8 ساعت مداوم بوده
  20. هیچی دیگه آخرین افتخارم این بوده که شما رو سره کار گذاشتم

Posted by fazel28 at ۷/۰۵/۱۳۸۵ ۰۸:۲۵:۰۰ بعدازظهر:: 0 Comments::


یکشنبه، شهریور ۲۶، ۱۳۸۵

بازگشت

واي امروز رفتم انتخاب واحد ... خيلي طول كشيد ولي بالاخره كارم راه افتاد . الان كمي خسته ام ولي گفتم بيام و اينجا كمي بنويسم . چون خيلي وقته كه وبلاگمو به روز نكردم .
از زماني كه به ايران اومدم يك ماهي ميگذره . بيشتر ... توي اين يك ماه نميتونم بگم كه هيچ اتفاقي نيفتاده كه من نيومدم اينجا چيزي بنويسم ولي با توجه به سرعت پايين اينترنت كلا زياد حال نميكردم اينترنت وصل شم !!!
ايران هم كه زياد فرقي نكرده از پارسال ... چيزي كه اينجا منو خيلي آزار ميده طرز رانندگي هستش . وحشتناكه ! آدم امنيت جاني نداره . ولي هر چي باشه وطنه ديگه ...
نقاط مثبت زيادي هم داره كه به دليل زياد بودنشون دليلي براي بيانش نميبينم .
راستي تازگي ها روزنامه شرق رو هم توقيف كردن . چي بايد بگم كه گفتتي ها بسيار است و بس .
هيچي ديگه واقعا نميدونم چي بنويسم . چون اتفاق خاصي هم نيفتاده يا شايد من زياد تو باغ نيستم . نه؟
فعلا برم كمي استراحت كنم كه خيلي خسته ام

Posted by fazel28 at ۶/۲۶/۱۳۸۵ ۰۳:۰۷:۰۰ بعدازظهر:: 0 Comments::


 
 

 Copyright © 2009      Designed: Noqte.com