:: Home :: XML ::

چهارشنبه، مهر ۰۵، ۱۳۸۵

ماه رمضان

سومین روز ماه رمضان هم گذشت . من به شخصه ماه رمضون رو خیلی دوست دارم . حال و هوای خاص خودش رو داره . واقعا اگر بتونیم توی این ماه خودمونو درست کنیم خیلی خوبه و رفتارای بدمونو از بین ببریم .
من بالاخره کامپیوترم تکمیل شد و یه مانیتور گرفتم .مانیتور فبلیم دیگه حسابی قدیمی شده بود و به قول معروف از مد افتاده بود . به خاطر همین گذاشتم فرانسه بمونه . وای هنوز میز کامپیوتر هم نگرفتم و الان روی زمین نشستم . چقدر سخته !!! کمرم شکست . واقعا راسته که میگن جوونم جوونای گدیم(!)
امسال به نظر میاد تلویزیون فیلم های خیلی خوبی نداره . شانسه ماست دیگه!!! سال هاس قبل فیلم ها خیلی بهتر بودند و واقعا بعد از افطار آدم حسابی سرگرم میشد . البته من تازگی ها اصلا حوصلم نمیگیره تلویزیون نگاه کنم . نمی دونم چرا ؟! مثلا من سریال نرگس رو خیلی کم نگاه می کردم و واقعا هر وقت بیکار میشدم این سریال رو نگاه می کردم .
تازگی ها که وبلاگ خوانی می کردم دیدم که اینها یک پست رو اختصاص دادن به افتخاراتشون که بعضیاش واقعا با مزه بود . گفتم شاید بد نباشه که منم کمی از افتخاراتم رو اینجا بنویسم . البته اینها رو برای خودم می نویسم ! حوصله نداشتید نخونید :
  1. وقتی که میخواستم برم مدرسه کلاس اول اصلا گریه نکردم
  2. کلاس پنجم که بودم یکی از بازیکنان منتخب تیم مدرسمون در مسابقات استانی شرکت کردم و اولین بار روی زمین چمن به صورت رسمی بازی کردم
  3. یه بار کلاس دوم راهنمایی که بودم آقای خاتمی رو از تزدیک دیدم مراقب آقای خاتمی منو فرستاد جلو گفت برو حاج آقا رو ببین و من در فاصله یه متری آقای خاتمی بودم . آقای خاتمی داشت با استاندار حرف میزد دید که من دارم نگاش میکنم اومد طرفمو روبوسی کردیم و حالمو پرسید . کلی خوشحال بودم
  4. دکتر معین رو بارها از نزدیک دیدم و باهاش کلی گپ زدیم و خندیدیم
  5. دوباره آقای خاتمی رو 2 سال پیش تو پاریس دیدم . اتفاقا باهاش عکس انداختم
  6. کلی از وزیر وزرا رو از نزدیک دیدم
  7. همیشه در مدرسه به عنوان یکی از با انضباط ترین بچه های میشدم
  8. ابراهیم حاتمی کیا رو از نزدیک دیدم و باهاش صحبت هم کردم
  9. با حسام الدین سراج عکس دارم
  10. علی دایی رو تا حال ندیدم و باهاش عکسی ندارم(علی جان زیاد جدی نگیر خیلی جدی بگیر)
  11. چند بار خواب امام خمینی رو دبدم و یک بار خواب دیدم که همش دنبال ایشون هستم و هر جا امام میرفت منم میرفتم
  12. سه بار تا حالا سرم شکسته
  13. دست و پاهام خدا رو شکر تا حالا نشکسته
  14. با این عرب های لات فرانسه دعوا کردم و خیلی آبرومندانه و سربلند دعوا رو به پایان رسوندم
  15. سوار یکی از این بنزای خیلی قدیمی شدم که واقا خیلی باحاله
  16. با یه اسراییلی تو فرانسه یه بار داشتم بحث می کردم که چیزی نمونده بود دعوامون بشه
  17. دوستانی از ملیتها و نژادهای مختلف دارم
  18. رکورد فوتبال نگاه کردن خودم این بوده که فکر کنم 3 یا 4 فوتبال رو پشت سر هم دیدم
  19. رکورد پشت کامپیوترم 6 الی 8 ساعت مداوم بوده
  20. هیچی دیگه آخرین افتخارم این بوده که شما رو سره کار گذاشتم

Posted by fazel28 at ۷/۰۵/۱۳۸۵ ۰۸:۲۵:۰۰ بعدازظهر::


0 Comments:

ارسال یک نظر

<< Home

 
 

 Copyright © 2009      Designed: Noqte.com