سومین روز ماه رمضان هم گذشت . من به شخصه ماه رمضون رو خیلی دوست دارم . حال و هوای خاص خودش رو داره . واقعا اگر بتونیم توی این ماه خودمونو درست کنیم خیلی خوبه و رفتارای بدمونو از بین ببریم .
من بالاخره کامپیوترم تکمیل شد و یه مانیتور گرفتم .مانیتور فبلیم دیگه حسابی قدیمی شده بود و به قول معروف از مد افتاده بود . به خاطر همین گذاشتم فرانسه بمونه . وای هنوز میز کامپیوتر هم نگرفتم و الان روی زمین نشستم . چقدر سخته !!! کمرم شکست . واقعا راسته که میگن جوونم جوونای گدیم(!)
امسال به نظر میاد تلویزیون فیلم های خیلی خوبی نداره . شانسه ماست دیگه!!! سال هاس قبل فیلم ها خیلی بهتر بودند و واقعا بعد از افطار آدم حسابی سرگرم میشد . البته من تازگی ها اصلا حوصلم نمیگیره تلویزیون نگاه کنم . نمی دونم چرا ؟! مثلا من سریال نرگس رو خیلی کم نگاه می کردم و واقعا هر وقت بیکار میشدم این سریال رو نگاه می کردم .
تازگی ها که وبلاگ خوانی می کردم دیدم که اینها یک پست رو اختصاص دادن به افتخاراتشون که بعضیاش واقعا با مزه بود . گفتم شاید بد نباشه که منم کمی از افتخاراتم رو اینجا بنویسم . البته اینها رو برای خودم می نویسم ! حوصله نداشتید نخونید :
- وقتی که میخواستم برم مدرسه کلاس اول اصلا گریه نکردم
- کلاس پنجم که بودم یکی از بازیکنان منتخب تیم مدرسمون در مسابقات استانی شرکت کردم و اولین بار روی زمین چمن به صورت رسمی بازی کردم
- یه بار کلاس دوم راهنمایی که بودم آقای خاتمی رو از تزدیک دیدم مراقب آقای خاتمی منو فرستاد جلو گفت برو حاج آقا رو ببین و من در فاصله یه متری آقای خاتمی بودم . آقای خاتمی داشت با استاندار حرف میزد دید که من دارم نگاش میکنم اومد طرفمو روبوسی کردیم و حالمو پرسید . کلی خوشحال بودم
- دکتر معین رو بارها از نزدیک دیدم و باهاش کلی گپ زدیم و خندیدیم
- دوباره آقای خاتمی رو 2 سال پیش تو پاریس دیدم . اتفاقا باهاش عکس انداختم
- کلی از وزیر وزرا رو از نزدیک دیدم
- همیشه در مدرسه به عنوان یکی از با انضباط ترین بچه های میشدم
- ابراهیم حاتمی کیا رو از نزدیک دیدم و باهاش صحبت هم کردم
- با حسام الدین سراج عکس دارم
- علی دایی رو تا حال ندیدم و باهاش عکسی ندارم(علی جان زیاد جدی نگیر خیلی جدی بگیر)
- چند بار خواب امام خمینی رو دبدم و یک بار خواب دیدم که همش دنبال ایشون هستم و هر جا امام میرفت منم میرفتم
- سه بار تا حالا سرم شکسته
- دست و پاهام خدا رو شکر تا حالا نشکسته
- با این عرب های لات فرانسه دعوا کردم و خیلی آبرومندانه و سربلند دعوا رو به پایان رسوندم
- سوار یکی از این بنزای خیلی قدیمی شدم که واقا خیلی باحاله
- با یه اسراییلی تو فرانسه یه بار داشتم بحث می کردم که چیزی نمونده بود دعوامون بشه
- دوستانی از ملیتها و نژادهای مختلف دارم
- رکورد فوتبال نگاه کردن خودم این بوده که فکر کنم 3 یا 4 فوتبال رو پشت سر هم دیدم
- رکورد پشت کامپیوترم 6 الی 8 ساعت مداوم بوده
- هیچی دیگه آخرین افتخارم این بوده که شما رو سره کار گذاشتم
0 Comments:
ارسال یک نظر
<< Home